2
چه قد سخته تو چشای کسی که تمومه
عشقتو ازت دزدید و
به جاش یه زخم همیشگی رو به دلت هدیه داد زل بزنی و
به جای اینکه لبریز کینه و نفرت بشی حس کنی که
هنوزم دوستش داری !
چقدر سخته دلت بخواد سرتو باز به دیوار تکیه بدی که یه بار
زیر آوار غرورش همه ی وجودت له شده !
چقدر سخته وقتی پشتت بهشه دونه های اشک گونه هاتو خیس کنه
اما مجبور باشی بخندی تا نفهمه که هنوزم دوستش داری !
چقدر سخته تو خیالت ساعت ها باهاش حرف بزنی
اما وقتی دیدیش هیچی به جز سلام نتونی بگی .
چقدر سخته گل آرزوهاتو ِتو باغ دیگری ببینی و
هزار بار تو خودت بشکنی و
اونوقت آروم زیر لب بگی :
گل من باغچه ی نو مبارک